دستى از دوردست ها انگار ، مى کشد این قطار خالى را

دلم ، اى اتفاق سرگردان! در کدام ایستگاه مى میرم؟

چاره اى نیست،غصه پیرت کرد کم کم از یاد مى روى دل من

تو شبى زنده زنده مى سوزى ، من شبى بى گناه مى میرم

 

bkdgcc3gqwz5qoiu9hh.jpg

نميخوام بگم که سياهي چشمات مثل شبهاي پر ستاره ا

 چون شب هم بالاخره تموم ميشه...

 نميخوام بگم که مثل اب پاک و زلالي...

چون اب که هميشه پاک نميمونه...

 نميخوام بگم که دوستت دارم...

چون منکه اصلا دوستت ندارم...

 بلکه من عاشقتم...

چقدر سخته هر لحظه با تو بودن اما از تو دور بودن